بينش تان در كسب و كار موضوع بسيار با اهميتي است بينش سازنده مسير كار شما را مشخص مي كند و موانع را از راه شما برمي دارد و سرعت شما را درموفقيت افزايش مي دهد. بينش تان در كسب و كار چيست؟ چقدر به بينشتان در كسب و كار اهميت داده ايد؟ آيا براي تغيير بينشتان در كسب و كار تان تلاش كرده ايد؟
آموزش شروع كسب و كار آموزش كسب و كار
بينش تان در كسب و كار چيست؟
بينش يك نفر مي تواند جهان را عوض كند. تنها چيزي كه نياز داريد بينش است.آنگاه همه چيز ممكن مي شود
از كساني كه مي كوشند بلند پروازي هايت را كوچك كنند بپرهيز. فرودستان به اين امر مي پردازند. اما بزرگان راستين اين احساس را در تو پديد مي آورند كه تو نيز مي تواني از بزرگان باشي . (مارك تواين)
چند بينش بسيار مفيد در كسب و كار
- در جهاني سرشار از وفور نعمت به سر مي بريد. در جهاني سرشار از وفور نعمت لازم ندارد براي بقا با كسي رقابت بورزيد . براي همگان به وفور وجود دارد .لزومي ندارد رقابت - به شيوه يي منفي - و خصومت در جهانيان وجود داشته باشد. موفقيت ديگران را جشن بگيريد. اين امر كمكتان مي كند تا براي خودتان موفقيت افزون تري بيافرينيد.
- كمبود پول وجود ندارد اما كمبودخلاقيت و ادراك وجود دارد.
- زمانه اي كه خلاقيت هر فرد شكوفا مي شود ، تعادل به محيط زيست باز مي گردد ، صلح در جهان استقرار مي يابد. تكامل و رشد بالنده هر فرد دگرگوني را پديد مي آورد.
- بيشتر آدميان و بيشتر جهانيان مي پندارند پول كافي در بساط نيست . اما بر خلاف باور آنها پول بسيار وجود دارد : اگر بدانيم چگونه آن را متجلي سازيم.
- هدف غايي كسب و كار پول درآوردن نيست . ايجاد تحول در جهان از طريق انجام كار دلخواهتان است: از طريق كاري كه براي انجامش به اين جهان آمده ايم.
- هر چه بيشتر ببخشيد بيشتر مي ستانيد. و نه تنها از نظر مالي بلكه موهبت هاي بزرگتري چون خرسندي و توفيق عشق و شادماني.
- بطلبيد به شما داده خواهد شد .بكوبيد كه براي شما باز كرده خواهد شد . .. داوري نكنيد تا مورد داوري قرار نگيريد . دشمنانتان را دوست بداريد... ملكوت خداوند در درون شماست.
- اعتقاد به قدرتي بالاتر كمكتان مي كند تا مشكلات را به مجال ها تبديل كنيد ، و زندگيتان را به نيكي نماييد.
- تنها خودتان مي توانيد موفقيت خود را به وجود آوريد يا مانع آن شويد. اگر تجسمي كه از موفقيت داريدنيرومند تر از ترسها و ترديد هايتان باشد موفق خواهيد شد. وقتي ارزو هايتان به قصد تبديل شود ۹۰ درصد از موانعي كه تصور كرده بوديد از ميان مي رود. براي حل و فصل مابقي موانع نيز در درونتان به اندازه كافي از توانايي هاي لازم بهره منديد.
ضرر در عدم وجود بينش در كسب و كار
اگر بينش درستي در كسبوكار نداشته باشيد، ضررهاي مادي و معنوي دچارمي شويد. عدم وجود بينش كه موجب ايجاد ضرر ميشود، ميتواند سه دليل زير را داشته باشد:اولين دليل اين است كه وقتي انسانها معيار درستي نداشته باشند و براساس ظاهر فرد، سوابق خانوادگي، موقعيت اجتماعي، شرايط مالي و. افراد موردنظر را اولويتبندي كنند و همين باعث ميشود در انتخاب و تصميمگيري خود دچار اشتباه گردند.دومين دليل اين است كه ديد و استدلال انسان از شخصيت و ذات ديگران آنطور كه خود فرد ميخواهد ببيند و دوست دارد؛ نه آنطور كه فرد مقابل هست و رفتار ميكند.
آموزش مذاكره در كسب و كار ارزيابي حس دروني ما استراتژي در كسب و كار
ارزيابي حس دروني ما
حس دروني ما نبايد در شناخت ما از فرد مقابل تأثير بگذارد و به ما جهتدهي كند؛ بلكه بايد ظاهر و باطن خود فرد بهصورت خام بدون دخالت اميال دروني، مورد ارزيابي قرار گيرد.سومين دليل اين است كه تغييرات زياد و نوسان دار در طرف مقابل به دليل اعتقادات سست و كممايه، تكبر و مريضي روحي و رواني ...!بينش در كار براي هر شغلي با شغل ديگر متفاوت است؛ همانطور كه بينش لازم براي كار كردن بهعنوان كارمند با مدير متفاوت است. در ادامه به بينش لازم براي شغل كارمندي و سپس شغل مديريت ميپردازيم.
بينش موردنياز براي شغل كارمندي
براي كار بهعنوان كارمند برگ خريدهايي مدنظر است اما اين برگ خريدها كلي است و به بهبود موقعيت شما چندان كمكي نميكند فقط در فرايند استخدام و ادامه كارتان مؤثر است. اين برگ خريدها شامل علم و تحصيلات، مهارت و حرفه، سابقه ميشود. كارمند بايد رازدار باشد و اسرار كاري بهخصوص اسرار كارفرما را هيچ جا مطرح نكند. نظم داشته باشد و كارها را بر اساس نظم و به ترتيب انجام دهد. كارمند بايد امور را در دست بگيرد و براي پيشرفت كار و بهتر شدن وضعيت سازمان كار كند. وقتي كار ميكند بايد تصور كند كار تمام سود و زياني كه خواهد داشت به او برميگردد و نصيب او ميشود تا بيگدار بر آب نزند.
استفاده از داشته ها در كسب و كار، اصول هدف گذاري
رياست و مديريت
با تلاش كارمند در راستاي پيشبرد اهداف سازمان، رياست و مديريت نيز براي تلاش خالصانه كارمند حقوق، مزايا و تسهيلات به مقدار بيشتر به كارمند اختصاص دهد تا او نيز تشويق شود كه كار خود را مجدانه با تلاش بيشتر و نيت بهتر ادامه دهد.
بينش موردنياز براي شغل مديريتي
اگر كاري را برعهدهگرفتهايد و انجام ميدهيد و براي انجام كارتان كارمنداني داريد، بايد ارتباط خوبي با كارمندانتان داشته باشيد و آنها را ازخودراضي نگهداريد و سبب ايجاد انگيزه و علاقه براي انجام كار در آنها بشويد. قوانين كار كه در جامعه همگاني شده را شامل حال آنها كنيد. اين قوانين شامل حقوق قانوني تصويبشده از سوي وزارت كار، بيمه كار، ساعات كاري روزانه مشخص و قانوني، مرخصي و اضافهكاري و. ميشود. اگر تمامكارها بر وقف مراد كارمند و مدير پيش برود، دو طرف راضي خواهند بود و مدير و صاحبكار سود خواهند برد و كارمند با رضايت و علاقه امور را پيگيري خواهد كرد.
راز موفقيت و كسب درآمد در گرو چيست!
تمام موفقيتها به چه چيزي برميگردد؟
راز موفقيت چيست؟
اگر بينش داشته باشيم، چه اتفاقي ميافتد؟
بينش خوب شما
موفقيت درگرو بينش خوب است و هر موفقيتي در هركجا و هر موفقيت از يك بينش يكتا برميخيزد.انساني كه بينش ندارد، جايي براي تكيه كردن به او و اميد بستن به او را ندارد. انساني كه بينش ندارد، شكستخورده است. بينش به انسان شهامت و تفكر ميدهد و او براي به دست آوردن خواستههايش به تلاش ميافتد. انسان بدون بينش مانند انسان بدون اميد و شهامت است.داستاني را ميخواهم در ادامه شرح بدهم. اين داستان نشاندهنده بينش در انجام امور است و انسانهايي كه با بينش و بدون آن كارمي كنند، را مقايسه ميكند. اسم داستان، داستان سه كارگر است.
بينش تان در كسب و كار چيست ، بينش در كسب و كار
داستان سه كارگر
داستان سه كارگر ازآنجا شروع ميشود كه مردي به ديدن كليسايي در حال ساخت ميرود تا ببيند كليسا ر ا چگونه ميسازند. مرد سه كارگر را ميبيند كه در حال چيدن اجرهاي كليسا هستند. مرد شروع به صحبت با اولين كارگري كه با او برخورد ميكند، ميشود و از او ميپرسد چهكار ميكني؟ مي گه دارم آجر ميچينم كه كارفرمايم گفته است. مرد با دومين كارگر روبرو ميشود و ميپرسد كارتوچيست؟ كارگر ميگويد من كار ميكنم كه مخارج زندگيام را پرداخت كنم و برايم مهم نيست چهكاري انجام دهم. امروز اينجايم و فردا شايد نجاري كنم. مرد برايش صحبت كارگران و نظرات آنها نسبت به كارشان جالب بود. پس سراغ كارگر سوم رفت و از او پرسيد اينجا چه ميكني؟ كارگر سوم گفت من كليسا ميسازم ونمي خوام در كارم وقفه ايجاد كنم پس زودتر برو.
بينش موردنياز براي شغل كارمندي پول كافي تبديل ارزو به هدف؛
فقط پول!!
به نظر من كسي كه فقط براي پول كار ميكند، برايش اهميت ندارد كه ساختمان كليسا زيبا دربيايد. او در ساخت دقت زيادي به كار نميبندد و فقط ميخواهد زودتر پولش را بگيرد و مخارجش را بپردازد. به آينده فكر نميكند و فقط در فكر امروزش است. نفر سوم كه فكر ساخت كليسا است ونمي گذارد چيزي يا كسي آرامش و تمركز ذهن را در حين كار به هم بريزد، بينش دارد. او ميداند ساخت ديوار تنها مهم نيست بلكه بايد به تمام ابعاد كار توجه كرد. نفر اول تابع دستورات است و به بنا توجه ندارد و تنها براي او تابعيت از كارفرما و حرفشنوي از او مهم است. اختيار او در انجام امور كم است و فرمانبردار است.
رياست و مديريت كسب و كار كمبودخلاقيت هدف هدف ،
نتيجه گيري
از حرفهاي سه كارگر چه برداشتي ميكنيد؟كدام كارگر بينش دارد؟كدام كارگر با عشق و علاقه كار ميكند؟نفر اول و دوم فكر اين هستند بهمحض تمام شدن ساعت كاري، محل كار را ترك كرده و به خانه برگردند. آنها علاقهاي به ادامه كار ا خود نشان نميدهند. نفر سوم دوست دارد كارش را ادامه دهد و اضافهكاري كند. او براي تمام شدن ساخت كليسا آرزو و اميد دارد و تمام تلاشش را ميكند. زماني هم كه ساخت كليسا تمام شود به كليسا رفته و به خانواده خود ميگويد من كليسا را ساختم. اين فرد آرمان دارد و هر بار از ديدن ساخته خود خشنود ميشود و رضايت دروني دارد. نفر اول و سوم ناراحت بعد ار اتمام كار دنبال كار ديگري هستند واگر نفردوم حقوق خوبي دريافت نكند به آن كليسا هم نخواهد آمد.
- جمعه ۳۱ شهریور ۹۶ | ۱۷:۰۱
- ۲ بازديد
- ۰ نظر